تروریسم محدود بیک قاره ، مملکت،دین،مذهب، نژاد ، ملیت قوم وقبیله نیست

پس از ختم جنگ سرد تروریسم یک عمل فرا مرزی شده است که به شکل دولتی وغیر دولتی با اعمال خشونت برای رسیدن به اهداف سیاسی بکار گرفته میشود.
تروریسم از معضلات بزرگ جهان امروز است که صلح را به مخاطره انداخته زندگی نورمال بشریت را تهدید میکند ، این عمل وسیله ایست برای اتش زدن به جنگهای داخلی ، ایجاد شورش وبی ثباتی و براندازی حکومت های غیر مطلوب که قدرتهای بزرگ انرا بکار می بندند .
درجنگ سوریه گروپهای تروریستی از سراسر جهان ازطریق هوا وزمین به سوریه فرستاده شدند ، از استرالیا، کشورهای اروپایی، اسیا ،افریقا وامریکا ادمکشان ودهشت افگنان وابسته به عقاید وادیان مختلف زیر نام داعش به جنگ شتافتند وسخت جنایت کردند .
سطح تبلیعات استخبارات امریکا ومتحدین ان در تشویق وبسیج تروریستهابحدی بود که جوانان هردین ومذهب اعم ازدختر وپسر برای جنایت وادمکشی وارد سوریه شدند ولی پس از شکست بازگشت انها به اوطان شان مایه نگرانی خانواده ها وکشورهای مربوطه گردید ه عامل برخی عملیاتهای تروریستی در کشورهای خودشان شدند .
درسال ۲۰۰۲ به تعداد ۱۲۸ روشنفکر عرب نژاد قطعنامه ای صادر ودران گفتند :" ما ایالات متحده امریکا واداره فعلی امریکارا به حیث اولین منبع تروریسم بین المللی میدانیم واین(امریکا) همراه با اسرائیل یک محور تروریسم وشر در دنیاست " .
تروریسم بین المللی که نه حدود میشناسد ونه سرحد وسیله براندازی حکومت های غیر تابع ، نفوذ به کشورهای دارای منابع سر شار طبیعی واز میان برداشتن شخصیتهای ملی ، ضد استعماری ومخالف مداخلات بیگانگان است .
تروریسم چه به شکل دولتی یا غیر دولتی خطر ناکترین نوع جنگ علیه بشریت است که تابع هیچ قاعده وقانون نمیباشد.
افغانستان قربانی تروریسم دولتی وغیر دولتی است .برخی کشور های همسایه در حمایت سازمانهای استخباراتی شان با تربیه وپرورش وصدور تروریستان به کشور ماوتروریسم دولتی را عملی میسازند ، اینها بصورت عموم عامل ترور انفرادی ، ترورهای دستجمعی ، حمله برواحد های قوای مسلح ، اجرای انفجارات وحملات خود کش بوده از مراجع دولتی بیگانه دستور میگیرند.
با امضای موافقتنامه میان امریکا وطالبان نوع دیگر تروریسم درصحنه جنگی وسیاسی کشور ما قد برافراشته است وان اینکه ابر قدرت بزرگ شیطانی جهان با امکانات وسیع مالی ، انواع اسلحه برای اجرای عملیات تروریستی وحمایت سیاسی از تروریستان علنآ در صدد سهمدهی انها درحاکمیت وقدرت دولتی برامده است . اگر سازمانهای استخباراتی کشورها مسئول تروریسم دولتی اند ، حالا گروههای از خشونت پیشگان با اهداف سیاسی چون براندازی حکومت ، تغیر نطام ورسیدن به مقامات دولتی درتبانی با امریکا تروریسم را وارد مرحله دولت سازی تروریستی ساخته اند .
سردمدار تروریسم جهانی دربرابر اعمال تروریستی نفرت انگیز اخیر در افغانستان حتی ابراز تاسف هم نکرد وسفارش داد تادولت وطالبان با تروریسم مبارزه کنند یعنی دولت وتروریستان باهم بازوی موازی باشند با این حالت باید جورج دبلیو بوش نسبت حمله به افغانستان زیر نام تروریسم وسقوط تروریستان، بارک اوباما ادامه دهنده جنگ وترامپ بخاط حفظ قوا وپایگاههای نظامی اش یکجا با جمیع قوماندانان امریکایی مصروف درین جنگ در برابر بشریت جوابده باشند ومحاکمه گردند .
در مراحل اپوزیسیونی هدف تروریسم ایجاد رعب ، بی ثباتی ، ضربه برنیروهای دفاعی ، کشتار چهره های بانفوذ جانبدار دولت و تظاهر به نمایش قدرت برای جهانیان میباشد .
وسایلی که برای دادن شهرت ونمایش برتری تروریستان بکار بیافتد درجمع ابزار تروریسم حساب میشود مانند رادیوها ، شبکه های تلویزیونی، اخبار ، جراید ومجلات .
رسدن یک گروه تروریست به قدرت سیاسی تابع سمت وزبان ومحل وقوم ومذهب نیست . وقتی تروریستها میخواهند به قدرت برسند تروریسم را شکل فرا ملیتی ، فرا قومی وزبانی و فرا مذهبی میدهند که بتوانند در ساختار دولتی شان این ترکیب را رعایت نمایند . نمونه این فعالیت تروریستی در کشور ما قابل مکث است .
ازشمال تا جنوب واز شرق تا غرب افغانستان زیر تهدید تروریسم سازمان یافته وبرخوردار از حمایت منطقوی وجهانی قراردارد .تروریستها موازنه در اجرای عملیات شانرا دقیقا سنجش میکنند . در یک هفته سمت شمال کابل ، غرب کابل ، شرق ، جنوب وجنوب شرق افغانستان هدف حملات وحشتبار تروریستی قرارگرفت ، درین مناطق هموطنان ما از هرگروه قومی ، ملیتی، زبانی ومذهبی ازان متضرر شدند وقربانی گردیدند . عکس العمل مردم دربرابر این جنایات محلی، قومی ومذهبی نبود همه انرا تقبیح کردند وابراز تنفر نمودند . احساسات مادران شیرده که به شفاخانه اتا ترک برای شیر دادن اطفال بی مادر ازاثر حادثه تروریستی سفاخانه صد بستر دشت برچی رفتند نمایانگر وحدت خون وجان مردم است که این وحدت ( با شیر اندرون شدوبا جان بدر شود) راتمثیل میکند .شرف وافتخار به این زنان ومادران واحساس عالی انسانی شان .
گسترش عرصه تروریسم در انست که فعالیت تروریستان تنها شکل مسلحانه ندارد بلکه مطبوعات ، بهره گیری از مواد مخدر وتریاک ، ایجاد شبکه های نفوذی در واحد های دفاعی ، سبوتاژ اقتصادی ، تخریب راهها ودر مجموع داشتن افراد وگروههای تبلیغی درداخل رژیم را نیز احتوا میکند .
انها برای ایجاد شکوک وشبهات نزد مردم تبلیغات منفی ضربه بیک قوم یا مذهب را پخش میکنند ، با اجرای هر عمل تروریستی با تبلیغات وسیع بعدی بار ملامت را بردوش ارگانهای کشفی ودفاعی می اندازند تا نفرت برخواسته ازاعمال شان میان انها ودولت تقسیم شود.
ازین جهت به صبغه سیاسی تروریسم یا سیاست تروریستی برجستگی داده شده با نشر اخبار موازی رد پای تروریستان را دچار ابهام میسازند .
ازهمه حقایق بر می اید که تروریسم جریان وسیع همه گیر نظامی ، سیاسی واقتصادی است که بر سراپای یک نظام فشار می اورد تا انرا سقوط دهد یا به سازش وگذشت وادارش سازد .
نفوذ تروریستان در ارگانهای عدلی وقضایی ونطامی بحدی است که تروریستان با اجرای غیر انسانی ترین اعمال شان مورد اشد مجازات قرار نمیگیرند وزندانی شدن شان همچون مهمانی نزد دولت است که با رسیدن موعد معین با ابرومندی ازاد میشوند.
وقتی دولت در مبارزه با تروریسم باشد اما نتواند تروریست را به جرم اعمالش مجازات کند واورا در برابر چشمان باز ماندگان کشته شدگان‌عمل تروریستی رها سازد وحامی جهانی اش هم دولت را با تروریست وظیفه موازی بدهد خود به خود صف بندی میان دولت درحال جنگ باتروریسم وتروریستان از میان میرود .
درکشورما امریکا کامپلکسی از وسایل را برای رسیدن به اهداف کامپلکسی داخلی ، منطقوی وجهانی درخدمت تروریسم قرار داده ازان حمایت میکند .
به مدلول جمیع حقایق استخباراتی ، نظامی وسیاسی نمیشود این پدیده مهار ناشدنی را محدود بیک سرزمین یا قوم وملت ومذهب ساخت واهدافش را تابع همین محدوده ها .